هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ است که در آن شاعر به بیان احساسات خود نسبت به معشوق می‌پردازد. او از بی‌وفایی معشوق شکایت کرده و از او می‌خواهد که به وعده‌های خود عمل کند. شاعر همچنین از تنهایی و درد عشق سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۱۱۸۹

ای دلبر هر جائیم امشب بکجائی
گفتی که بیائی زچه روعهد نپائی

ما دیده گشودیم و فروبسته در از غیر
تا تو زسرانگشت کرم در بگشائی

چندانکه نیاز آرمت ای ترک جفاجو
چون سرو کشی تو سرو بر ناز فزائی

از حلقه اوباش درآ همدم ما باش
کاخر زندامت سرانگشت بخائی

من روز شمارم بخود وعید همایون
خورشید صفت نیمشب از در چو در آئی

آخر تو طبیبی به مریضان نظری کن
لازم نبود کس بفرستم که بیائی

آنان که نپایند مرا همدم و همدوش
آخر تو کجائی که در این بزم بپائی

آن لعل شکرخند مکن بوسه گه غیر
تا کی نمکم بردل مجروح بسائی

با مهر علی میروی آشفته چو در خاک
چون لاله خودرنگ هم از خاک برآئی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.