هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، مستی و دیوانگی سخن میگوید. او از ساقی و طبیب برای درمان دردهایش کمک میخواهد و به زیبایی معشوق و تأثیرات آن بر دل اشاره میکند. همچنین، مفاهیمی مانند نور، حجاب، و ذکر علی(ع) نیز در آن دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی نیاز به درک ادبی و نمادین دارد که مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۱۱۹۳
خرابم کردی ای ساقی که دیوانه خراب اولی
نهادی چشم را برهم که این فتنه بخواب اولی
مرا صندل بسر سودن طبیبا سودکی بخشد
بدفع درد مخموران بود ساقی شراب اولی
بخاک و خون طپم تا کی بکش تیغ و بکش زارم
بقتل صید بسمل لاجرم باشد شتاب اولی
خطا کردم بجز عشقت گر کار دگر کردم
خطائی رفته از دستم ولی دانم صواب اولی
چه میپوشی برخ پرده نه آخر آفتابستی
جهان را نور باید دادن خور بیحجاب اولی
بگفتم غمزه ات بیحد بریزد خون اهل دل
بگفتا کار ترک است این و باشد بیحساب اولی
طبیبا بر لب جانانه ام بوسی حوالت کن
علاج درد مستسقی اگر شاید شراب اولی
بیا و چهره کاهی کن زدرد عشق آشفته
برای سکه و اسم سلاطین زرناب اولی
بدرد عشق جهدی کن کتاب صامتت چبود
ترا ذکر علی آن معنی ام الکتاب اولی
نهادی چشم را برهم که این فتنه بخواب اولی
مرا صندل بسر سودن طبیبا سودکی بخشد
بدفع درد مخموران بود ساقی شراب اولی
بخاک و خون طپم تا کی بکش تیغ و بکش زارم
بقتل صید بسمل لاجرم باشد شتاب اولی
خطا کردم بجز عشقت گر کار دگر کردم
خطائی رفته از دستم ولی دانم صواب اولی
چه میپوشی برخ پرده نه آخر آفتابستی
جهان را نور باید دادن خور بیحجاب اولی
بگفتم غمزه ات بیحد بریزد خون اهل دل
بگفتا کار ترک است این و باشد بیحساب اولی
طبیبا بر لب جانانه ام بوسی حوالت کن
علاج درد مستسقی اگر شاید شراب اولی
بیا و چهره کاهی کن زدرد عشق آشفته
برای سکه و اسم سلاطین زرناب اولی
بدرد عشق جهدی کن کتاب صامتت چبود
ترا ذکر علی آن معنی ام الکتاب اولی
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.