هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و معنوی، بیانگر حیرت و درماندگی انسان در برابر مشکلات و تاریکی‌های زندگی است. شاعر از خداوند و اولیای الهی مانند حضرت خضر و امام علی (ع) درخواست کمک و راهنمایی می‌کند. او از زیبایی و جمال الهی سخن می‌گوید و از عشق و انتظار برای دیدار با معشوق الهی می‌سراید. همچنین، شعر به موضوعاتی مانند دعا، رحمت الهی، عدالت و پناه بردن به اولیای خدا اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد تا به درستی درک شوند.

شمارهٔ ۱۲۰۲

متحیریم یا رب بکجاست خضر راهی
که چو کور در شب تار فتاده ایم بچاهی

چه کمست باغبانا زتو و زبوستانت
که بپای گلبن تو خورد آب هم گیاهی

همه خلق در گمانند زنقطه دهانت
سخنی بگو خدا را پی رفع اشتباهی

همه عمر بر جمالت نگران و منتظر من
نظری بحالتم کن بنوازم از نگاهی

مژه ات چو جنبشی کرد دل من طپید و گفتا
بخرابی حصاری شده متفق سپاهی

به که داوری توان برد و جز از دعا چه گوید
بگدای ره نشینی چو ستم رسد زشاهی

همه کشتگان چو بینند جمال تو بمحشر
نزند زخون بها دم بحساب دادخواهی

نشنیدم آفتابی بجز از تو سرو گلروی
که برآرد از گریبان بشبان تیره ماهی

برسان بمستحقان تو زکوة حسن رویت
که مباد خرمنت را شرری رسد زآهی

زچه رانیم خدا را تو زمیکده که خامی
که جز این سرا مرا نیست دگر گریزگاهی

بجز از نجف تو آشفته مبر پناه هرگز
که بهر دو کون نبود بجز از علی پناهی

بر کوه رحمت اوست چو کاه جرمت ایدل
بعبث کسی نسنجد بر کوه برگ کاهی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.