هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، به بیان درد عشق و فراق می‌پردازد. شاعر از نبود معشوق و تنهایی خود شکایت می‌کند و با اشاره به عناصری مانند شمع، پروانه، مرغ، شهر خراب و شراب، احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۲۰۵

ای جان به چه ارزی تو که جانانه نداری
ای شمع بمیری تو که پروانه نداری

در حلقه دامش نکنی یاد زگلزار
ای مرغ گرفتار مگر خانه نداری

جویند بویرانه دل گنج محبت
ای شهر خرابی تو که ویرانه نداری

ای عشق خراب از تو جهانی و تو پنهان
آخر چه شرابی تو که میخانه نداری

ای شیخ مرا سبحه و سجاده میاور
در دست مگر ساغر و پیمانه نداری

از بس دل آشفته در آنجا شده انبوه
در حلقه آنزلف ره شانه نداری

با غبغب او دم مزن ای سیب ببستان
چون نیست ترا آن دهن و چانه نداری

از ذکر ملک چند کنی فخر سپهرا
گویا خبر ازنعره مستانه نداری
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.