۱۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۱۲

ره مردم بزنی هر نفس از تلبیسی
مگر ای صوفی سالوس تو خود ابلیسی

هدهد از شهر سبا لاف مزن صبح و مسا
که سلیمان رود آنجا که بود بلقیسی

ذره وارند هواخواه بمهرت آفاق
مگر ای جاذبه عشق تو مغناطیسی

نظرت وقف نشد جز بسعیدان هرگز
مگر ای کوکب عشاق تو خود برجیسی

می توفیق بکاس است مدام آشفته
تا مرا ای درم عشق تو اندر کیشی

مگذر از وسوسه زاهد و صوفی زعلی
مرو از خلد گرت راه زند ابلیسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.