هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد عشق و اشتیاق به معشوق است. شاعر از دلتنگیها، رنجهای عشق و بیقراری خود سخن میگوید و تأکید میکند که جز معشوق، کسی را نمیخواهد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا در عشق و بیاعتباری دنیا دارد.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و عرفانی پیچیدهای است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و جدایی نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد.
شمارهٔ ۱۲۳۸
چو خم از خون دل در میکشم می
بخون دل باین می برده ام پی
مرا تا لعل ساقی داده ساغر
نخواهم خوردن از جام دگر می
اگر پیوسته او بی می کند عیش
ولیکن من نیازم عیش بی وی
لبش را بوسه زد تا ساغر غیر
می از گرمی غیرت کرده ام خوی
بکش در کاخ دل ای عشق مسند
بساط این هوسناکی بکن طی
بدل گفتم نهادم داغ رستم
طبیبم گفت کی به گردد از کی
زمرغ بام بشنو ذکر هوهو
بغفلت اندری ایدل تو هی هی
مبر دیگر رگم بیهوده فصاد
که غیر از دوست نبود در رگ و پی
نوای عشق و داغ اشتیاقت
زخاکم بر دماند لاله و نی
ستم زآن ترک اگر آشفته دیدی
بحیدر شکوه کن پنهانی از وی
بزن درویش شئی الله به آن در
که امکان خود بپیش اوست لاشئی
بخون دل باین می برده ام پی
مرا تا لعل ساقی داده ساغر
نخواهم خوردن از جام دگر می
اگر پیوسته او بی می کند عیش
ولیکن من نیازم عیش بی وی
لبش را بوسه زد تا ساغر غیر
می از گرمی غیرت کرده ام خوی
بکش در کاخ دل ای عشق مسند
بساط این هوسناکی بکن طی
بدل گفتم نهادم داغ رستم
طبیبم گفت کی به گردد از کی
زمرغ بام بشنو ذکر هوهو
بغفلت اندری ایدل تو هی هی
مبر دیگر رگم بیهوده فصاد
که غیر از دوست نبود در رگ و پی
نوای عشق و داغ اشتیاقت
زخاکم بر دماند لاله و نی
ستم زآن ترک اگر آشفته دیدی
بحیدر شکوه کن پنهانی از وی
بزن درویش شئی الله به آن در
که امکان خود بپیش اوست لاشئی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.