هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از زیبایی‌های طبیعت، شراب، عشق و معنویت سخن می‌گوید. شاعر از نعمت‌های زندگی مانند دوستی، عشق و می‌نوشی لذت می‌برد و در عین حال به مفاهیم عمیق‌تری مانند گمراهی، دین و عرفان نیز اشاره می‌کند. در پایان، شعر به ستایش خدا و پیامبر می‌پردازد و بر اهمیت ولایت و معنویت تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌هایی به شراب و مفاهیم عمیق فلسفی دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۴۸

سبزه ای جوی و تماشاگاهی
با رفیقی دو زراز آگاهی

از بره رانی و از باده بطی
با غزلخوان صنم دلخواهی

اگر این نعمتت افتاد بدست
کشور عیش جهان را شاهی

مؤذن میکده زد بانگ صبوح
خضر چون هست چرا گمراهی

آه کاندر بر آن آینه روی
نیست تابم که برآرم آهی

بی توام باغ بهشتست حرام
با تو دوزخ نبود اکراهی

از فسون نگه و جادوی زلف
دل براهی شد و دین در راهی

حال دل چیست در آن چاه زنخ
یوسفی مانده نگون در چاهی

بگمانم که مگر از مه و سرو
بمثل آورمت اشباهی

ماه را خانه نباشد بر سرو
سرو را میوه نباشد ماهی

با چنین حسن و صباحت گویا
بنده درگه شاهنشاهی

دست حق شیر خدا سر ازل
کش نبی گفت که سر اللهی

با ولایش دو جهان گر گنه است
در بر کوه نیاید کاهی

همتت هست بلند آشفته
بنظرها تو اگر کوتاهی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.