هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به موضوعاتی مانند عشق، دیوانگی، درد دل، و طبیعت می‌پردازد. شاعر از عشق و دیوانگی سخن می‌گوید و از دردها و شادی‌های آن یاد می‌کند. همچنین، اشاراتی به طبیعت و نمادهای آن مانند پروانه، چراغ، و مرغ نامه‌بر دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و نمادها نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۴۱

احتراز از عشق کی باشد دل دیوانه را؟
شعله، از مستی بود مهتاب، این پروانه را

دل چو دارد مایه ای از عشق، یک داغش بس است
گرم سازد فصل تابستان چراغی خانه را

ناله ی دل در سر زلف سیاهش دور نیست
گر چو موسیقار در فریاد آرد شانه را

کار بر قانون ساقی کن در ایام بهار
ترجمان داری، نهی گر بر زمین پیمانه را

چرخ کج رفتار کی دارد غم افتادگان
از پریشانی نقش پا، چه غم دیوانه را

دلفریبی را تماشا کن که مرغ نامه بر
دام پندارد ز شوق او کبوترخانه را

آنکه بر من گل نمی زد پیش ازین از دوستی
می زند اکنون به چوب گل من دیوانه را

هیچ کس از کاروبار خویش ناخشنود نیست
هدهد قواده تاج سر شمارد شانه را

بی فغان در حلقه ی ما بیدلان نتوان نشست
منصب بلبل بود در بزم ما پروانه را

گرچه گستاخی ست با پیر مغان، اما سلیم
نقلدان بایست باشد طاق ها میخانه را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.