۲۱۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۲۵

هرکه را بینی، بود در فکر سامان طمع
تا به کی بیند کسی خواب پریشان طمع

قرص لیموی قناعت، چاره ی این علت است
نشکند صفرای اهل حرص از نان طمع

عافیت خواهی، توقع را ز خاطر دور کن
در دهانت بیضه ی مار است دندان طمع

چون مگس از عجز تا کی پشت سر خارد کسی
زهرمار حرص بادا شکرخوان طمع

بی توقع نیست کس، آزادگان را هم بود
چشم پوشیده، چراغ زیر دامان طمع

سجده ی آدم نکرد ابلیس از فرمان حق
می کند آدم سجود او به فرمان طمع

مدح دونان گفتن از روی طمع باشد سلیم
چند همچون نوحه گر باشی ثناخوان طمع
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.