هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از اهمیت دوستی و محبت سخن می‌گوید و از درد دوری از یاران و خاطراتشان می‌نالد. او از ارزش باغ آشنایی و نور چراغ دوستی یاد می‌کند و تأکید می‌کند که بدون محبت، زندگی تاریک و بی‌معناست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'چو خون مرده، بی درد محبت، شد سیه جویا' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۵۴

به خلق خوش معطر ساز باغ آشنایی را
زدلگرمی فروزان کن چراغ آشنایی را

سر و سامان دشمن بودنم با خصم کی باشد؟
ندارم من که با یاران دماغ آشنایی را

زارباب محبت غیرنامی نیست در عالم
مگر گیریم از عنقا سراغ آشنایی را

به یاد آب و تاب او دهد چشم و دلم هر شب
زخون و اشک، آب و رنگ باغ آشنایی را

چو خون مرده، بی درد محبت، شد سیه جویا
چراغ خلوت دل ساز داغ آشنایی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.