۱۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶

امشب فزود دل ز طپش جوش دیده را
گردیده دامن آتش خس پوش دیده را

بالد طراوت از گل رخسار او به خویش
پر کرده سیر غبغبش آغوش دیده را

خودداری از نگاه من امشب مدار چشم
حیرانیم ربوده زبس هوش دیده را

موج سرشک پرده در راز عاشق است
بر دل بریز ساغر سر جوش دیده را

جویا شنیده آنکه زبان فهم حیرت است
فریادها بود لب خاموش دیده را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.