هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از احساسات عمیق خود در انتظار معشوق سخن میگوید. او از دلشکستگی، اشکها و انتظار برای دیدار یار میگوید و از تشبیههای زیبایی مانند بوی یوسف از پیراهن و سیلاب از کوهسار استفاده میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴۴۱
طپیدنها در دل می زند دلدار می آید
زخود رفتم سر راهی بگیرم یار می آید
خرامت باز آیین بدن گلشن گشته است امشب
که بوی یوسف از پیراهن گلزار می آید
به کام غیر چون می بینمت از دور می نالم
چو آن بلبل که با گل بر سر بازار می آید
توان با وسعت مشرب ملایم ساخت سرکش را
چو راه سیل بر صحرا فتد هموار می آید
زجوش غم فرو بارید اشک از دیده ام جویا
چو سیلابی که بدمستانه از کهسار می آید
زخود رفتم سر راهی بگیرم یار می آید
خرامت باز آیین بدن گلشن گشته است امشب
که بوی یوسف از پیراهن گلزار می آید
به کام غیر چون می بینمت از دور می نالم
چو آن بلبل که با گل بر سر بازار می آید
توان با وسعت مشرب ملایم ساخت سرکش را
چو راه سیل بر صحرا فتد هموار می آید
زجوش غم فرو بارید اشک از دیده ام جویا
چو سیلابی که بدمستانه از کهسار می آید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.