هوش مصنوعی:
این شعر از رنجها و دلشکستگیهای شاعر سخن میگوید. او از دردها و حسرتهایش مینالد و آرزو میکند که روزی این رنجها به پایان برسد. شاعر از عشق و از خودگذشتگی میگوید و امیدوار است که با فیض الهی، آرامش و شادی به زندگیاش بازگردد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و دلشکستگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۴۴۹
به صد محنت دهان ما ز روزی بهره ور گردد
بلی این آسیا پیوسته از خون جگر گردد
روم فرسنگها از خود ز بس در بزم حیرانی
تکلم بر زبان شکوه آلودم جگر گردد
بود پاشیدن از خود در هوایت اوج پروازش
دلم را همچو گل گر لخت لختش بال و پر گردد
ز فیض ابر دست ساقی امشب چشم آن دارم
که بر سر شعله شمع بزم را گلبرگ تر گردد
ز شرح سوز دل گویی رگ برقی است می ترسم
که مکتوبم بلای جان مرغ نامه بر گردد
پی پاس فلک جویا به ضبط گریه مشغولم
مباد از سیل اشکم این کهن دیوار برگردد
بلی این آسیا پیوسته از خون جگر گردد
روم فرسنگها از خود ز بس در بزم حیرانی
تکلم بر زبان شکوه آلودم جگر گردد
بود پاشیدن از خود در هوایت اوج پروازش
دلم را همچو گل گر لخت لختش بال و پر گردد
ز فیض ابر دست ساقی امشب چشم آن دارم
که بر سر شعله شمع بزم را گلبرگ تر گردد
ز شرح سوز دل گویی رگ برقی است می ترسم
که مکتوبم بلای جان مرغ نامه بر گردد
پی پاس فلک جویا به ضبط گریه مشغولم
مباد از سیل اشکم این کهن دیوار برگردد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.