هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و احساسات عمیق قلبی سخن می‌گوید. شاعر از تأثیرات عشق بر دل، اشک‌ها، اضطراب‌ها و جذبه‌های آن می‌سراید. همچنین، از رنج‌ها و زیبایی‌های عشق و ارتباط آن با طبیعت و عناصر مختلف مانند دریا، موج، و آتش صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل‌درک نباشد.

شمارهٔ ۷۹۸

از فیض عشق دید بسی فتح باب دل
دریای رحمت است چو گردید آب دل

پیکان دل شکار کمان ابروی مرا
زنجیر ساز آمده از پیچ و تاب دل

چشمم ز جوش اشک شود بحر موج خیز
در سینه دور ازو چو کند اضطراب دل

هر لاله اش شمیم کباب جگر دهد
جایی که خون فشان گذرد چون سحاب دل

از فیض اشک هر مژه ام چو نرگ گلیست
تا خورده از طرات حسن تو آب دل

در چار موجه کشتی تن از عناصر است
دارد عبث ملاحظه از انقلاب دل

پاشند در خمار شراب نگاه او
جویا ز بخت شور نمک بر کباب دل

کسی است در طلبت حکمران کشور دل
که از گداز نفس ریخت می به ساغر دل

در آب گوهر مقصود می شوی غواص
اگر به بازوی همت شدی شناور دل

سراغ خلوت دلدار یافتم در خویش
زدم ز داغ تمنا چو حلقه بر در دل

رسد به ساحل مقصود زورق سعیش
تنی که یافت ز طوفان عشق لنگر دل

به غیر آتش عشقی به سینه ام جویا
بسان ماهی بی آب شد سمندر دل
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.