۱۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۳۱

بی تو چون پسته طرب ساخته غمناکترم
یک دهن خنده نشانیده به خون تا کمرم

بزم رقص تو ز بس حیرت نظاره فزود
گرم گردش شده گرداب صفت چشم ترم

غنچه سانم همه تن دل به تمنای غمت
چون گل از لذت دردت همه لخت جگرم

پی بمقصد نبرم تا نگشاید دل تنگ
مانده در عقدهٔ دل غنچه صفت بال و پرم

هر نفس بینمت از بسکه به رنگی در خواب
می شود بالش پر بوقلمون زیر سرم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.