هوش مصنوعی: این متن داستانی است درباره یک روباه بی‌دست و پا که در لطف و صنع خداوند فرو می‌ماند و به فکر روزی خود می‌افتد. در ادامه، داستان شیری که شغالی را شکار می‌کند و روباه از باقی‌مانده آن تغذیه می‌کند، بیان می‌شود. سپس، مردی که به لطف خداوند روزی خود را دریافت می‌کند و به او توکل می‌کند، توصیف می‌شود. در نهایت، پیامی اخلاقی درباره تلاش و توکل به خداوند و دوری از تنبلی و وابستگی به دیگران ارائه می‌شود.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم اخلاقی و معنوی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و درک مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از تمثیل‌های حیوانی و پیام‌های اخلاقی آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

حکایت درویش با روباه

یکی روبهی دید بی دست و پای
فرو ماند در لطف و صنع خدای

که چون زندگانی به سر می‌برد؟
بدین دست و پای از کجا می‌خورد؟

در این بود درویش شوریده رنگ
که شیری برآمد شغالی به چنگ

شغال نگون بخت را شیر خورد
بماند آنچه روباه از آن سیر خورد

دگر روز باز اتفاق اوفتاد
که روزی رسان قوت روزش بداد

یقین، مرد را دیده بیننده کرد
شد و تکیه بر آفریننده کرد

کز این پس به کنجی نشینم چو مور
که روزی نخوردند پیلان به زور

زنخدان فرو برد چندی به جیب
که بخشنده روزی فرستد ز غیب

نه بیگانه تیمار خوردش نه دوست
چو چنگش رگ و استخوان ماند و پوست

چو صبرش نماند از ضعیفی و هوش
ز دیوار محرابش آمد به گوش

برو شیر درنده باش، ای دغل
مینداز خود را چو روباه شل

چنان سعی کن کز تو ماند چو شیر
چه باشی چو روبه به وامانده سیر؟

چو شیر آن که را گردنی فربه است
گر افتد چو روبه، سگ از وی به است

بچنگ آر و با دیگران نوش کن
نه بر فضلهٔ دیگران گوش کن

بخور تا توانی به بازوی خویش
که سعیت بود در ترازوی خویش

چو مردان ببر رنج و راحت رسان
مخنث خورد دسترنج کسان

بگیر ای جوان دست درویش پیر
نه خود را بیفگن که دستم بگیر

خدا را بر آن بنده بخشایش است
که خلق از وجودش در آسایش است

کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست
که دون همتانند بی مغز و پوست

کسی نیک بیند به هر دو سرای
که نیکی رساند به خلق خدای
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت در معنی صید کردن دلها به احسان
گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.