هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق و تأثیرات روحانی آن سخن میگوید. او از نور معنا، طاووس سخن، و نشانههای عشق مانند یوسف در چاه ذقن یاد میکند. این شعر پر از استعارههای زیبا و عمیق است که احساسات شاعر را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و معنا نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد تا به خوبی درک شود.
شمارهٔ ۸۴۰
دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم
قفس را می کند گلدام، طاؤسی که من دارم
به رنگ شمع فانوسی که افروزند در محفل
ز فیض نور معنی خلوتی در انجمن دارم
کسی چون من نباشد سیر چشم نعمت دنیا
جواهر سرمه ای در دیده از خاک وطن دارم
چو از شاخ زبان برخاست عالمگیر می گردد
من از هر جنبش لب شهپر مرغ سخن دارم
ز نور فیض همچون کسوت فانوس لبریز است
بحمدالله بجای خود ترا در پیرهن دارم
بلغزید از صفای چهره اش پای دلم جویا
نشان یوسف خود را در آن چاه ذقن دارم
قفس را می کند گلدام، طاؤسی که من دارم
به رنگ شمع فانوسی که افروزند در محفل
ز فیض نور معنی خلوتی در انجمن دارم
کسی چون من نباشد سیر چشم نعمت دنیا
جواهر سرمه ای در دیده از خاک وطن دارم
چو از شاخ زبان برخاست عالمگیر می گردد
من از هر جنبش لب شهپر مرغ سخن دارم
ز نور فیض همچون کسوت فانوس لبریز است
بحمدالله بجای خود ترا در پیرهن دارم
بلغزید از صفای چهره اش پای دلم جویا
نشان یوسف خود را در آن چاه ذقن دارم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.