هوش مصنوعی: در این متن، دو شخصیت با ویژگی‌های متضاد توصیف شده‌اند: یکی خوش‌خلق و زیبا و دیگری سرکش و نافرمان. یکی از آن‌ها به زیبایی و آراستگی خود اهمیت می‌دهد، در حالی که دیگری مرگ را از خدا می‌خواهد. در ادامه، پسر جوانی به او توصیه می‌شود که به جای نفرت، محبت نشان دهد. او در پاسخ می‌گوید که هیچ چیز نمی‌تواند او را از عشق به معشوق بازدارد، حتی اگر هزینه‌های سنگینی داشته باشد. در پایان، شخصی از او می‌پرسد که دوزخ را ترجیح می‌دهد یا بهشت، و او پاسخ می‌دهد که هر چه معشوق بخواهد، همان را می‌پسندد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان ادبی و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

حکایت در معنی عزت محبوب در نظر محب

میان دوعم زاده وصلت فتاد
دو خورشید سیمای مهتر نژاد

یکی را به غایت خوش افتاده بود
دگر نافر و سرکش افتاده بود

یکی خلق و لطفی پریوار داشت
یکی روی در روی دیوار داشت

یکی خویشتن را بیاراستی
دگر مرگ خویش از خدا خواستی

پسر را نشاندند پیران ده
که مهرت بر او نیست مهرش بده

بخندید و گفتا به صد گوسفند
تغابن نباشد رهایی ز بند

به ناخن پری چهره می‌کند پوست
که هرگز بدین کی شکیبم ز دوست؟

نه صد گوسفندم که سیصد هزار
نباید به نادیدن روی یار

تو را هرچه مشغول دارد ز دوست
اگر راست خواهی دلارامت اوست

یکی پیش شوریده حالی نبشت
که دوزخ تمنا کنی یا بهشت؟

بگفتا مپرس از من این ماجری
پسندیدم آنچ او پسندد مرا
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت در معنی استیلای عشق بر عقل
گوهر بعدی:حکایت مجنون و صدق محبت او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.