هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق و تقدیر از الطاف الهی است. شاعر از روزهای ابری و ساقی جان سخن میگوید، از رحمت خداوند و امید به وصال معشوق میسراید. همچنین، او از رنجهای عشق و وفاداری خود سخن میگوید و در نهایت، شکرگزار الطاف الهی است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایینتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۱۹
روز ابر است و دهد ساقی جان ساغر ما
سایه رحمت او کم نشود از سر ما
یکدم ای عمر از درما نیز درآی
پیش از آن دم که عجل حلقه زند بر درما
خاک ما سوختگان خوار نه بینی که فلک
نیل رخساره ما ساخت زخاکستر ما
نخل مقصودی و از شاخ وصالت ما را
بر امید همین بس که نشینی بر ما
اشک چون سیم و رخ چون زرما بین نظری
ایکه هرگز نظرت نیست بسیم و زر ما
سر ببالین ننهم از ستمت بسکه شود
بسته از خون جگر بر تن ما بستر ما
ما که هستیم غلام تو ز روی اخلاص
زانکه باشی به یقین در همه جا مهتر ما
شکر داریم چو اهلی بجگر خواری خود
که رسد از کرمت آنچه بود در خور ما
سایه رحمت او کم نشود از سر ما
یکدم ای عمر از درما نیز درآی
پیش از آن دم که عجل حلقه زند بر درما
خاک ما سوختگان خوار نه بینی که فلک
نیل رخساره ما ساخت زخاکستر ما
نخل مقصودی و از شاخ وصالت ما را
بر امید همین بس که نشینی بر ما
اشک چون سیم و رخ چون زرما بین نظری
ایکه هرگز نظرت نیست بسیم و زر ما
سر ببالین ننهم از ستمت بسکه شود
بسته از خون جگر بر تن ما بستر ما
ما که هستیم غلام تو ز روی اخلاص
زانکه باشی به یقین در همه جا مهتر ما
شکر داریم چو اهلی بجگر خواری خود
که رسد از کرمت آنچه بود در خور ما
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.