هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر به زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر دل و جان خود اشاره میکند. او معشوق را به چراغی تشبیه میکند که میتواند مرده را زنده کند و از مقایسهی او با معجزات حضرت عیسی سخن میگوید. شاعر همچنین از ناتوانی خود در برابر جذبهی معشوق و بیاعتباری دنیا در مقابل عشق او میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانهی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۷
بهل حکایت شیرین بکوهکن مارا
چراغ مرده چه پرتو دهد دل مارا
رخ تو زنده کند مرده وین عجب نبود
چه کم رمعجز عیساست روی زیبا را
کسی که پیش تو میرد مسیح را چکند؟
که بر شهید تو رشک است صد مسیحا را
ز ماه و خور که شکیبد؟ تو روی خود بنما
که تا شکیب دهی جان نا شکیبا را
نگه بسرو گلستان کجا کند هر کس
که دیده است خرام تو سر و رعنا را
به خاک پای تو، کین خوشه چین خرمن تو
به نیم جو نشمارد نعیم دنیا را
ز دام شید تو ای شیخ اهلی آزادست
حدیث شید مگو عاشقان شیدارا
چراغ مرده چه پرتو دهد دل مارا
رخ تو زنده کند مرده وین عجب نبود
چه کم رمعجز عیساست روی زیبا را
کسی که پیش تو میرد مسیح را چکند؟
که بر شهید تو رشک است صد مسیحا را
ز ماه و خور که شکیبد؟ تو روی خود بنما
که تا شکیب دهی جان نا شکیبا را
نگه بسرو گلستان کجا کند هر کس
که دیده است خرام تو سر و رعنا را
به خاک پای تو، کین خوشه چین خرمن تو
به نیم جو نشمارد نعیم دنیا را
ز دام شید تو ای شیخ اهلی آزادست
حدیث شید مگو عاشقان شیدارا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.