هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و تأثیر نگاه او بر شاعر می‌پردازد. شاعر از معشوق می‌خواهد که تنها یار و مونس او باشد و از خداوند این آرزو را طلب می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به درس‌های عشق و علم نظر دارد و از دل به عنوان بتکده یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و مفاهیم عرفانی دارد.

شمارهٔ ۴۱

گر التفات بود شمع مجلس مارا
به کیمیای نظر زر کند مس مارا

مرو ز دیده که نقش بنفشه خالت
بجای مردم چشم است نرگس مارا

تو خود بگو صفت حسن خود که دوزخ تو
چه جای فهم بود عقل بی حس مارا

بغیر علم نظر درس ما نگفت استاد
نبود علمی ازین به مدرس مارا

مگو که بتکده از چیست خانه دل تو
که طرح کار چنین شد مهندس مارا

بزرگوار خدایا مراد ما این است
که یار کس نکنی یار و مونس مارا

در آبخلوت اهلی که مجلس انس است
ز شمع چهره برافروز مجلس مارا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.