هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از رسوایی ناشی از عشق، حسد دیگران، و دردهای دل شکسته می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که راز دلش را فاش نکند. همچنین، شاعر به مقایسه‌ای بین لذت‌های دنیوی و معنوی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند حسد و رنج‌های عشق نیاز به بلوغ فکری برای درک دارد.

شمارهٔ ۴۴

نبود از عاشقی بیم ملامت سینه ریشان را
مرا عشق تو رسوا کرد تا عبرت شد ایشان را

بپوش آن شمع رخ ترسم که خوبان از حسد سوزند
حسد داغی است کز یوسف کند بیگانه خویشان را

منه راز دل ما بر زبان شانه با زلفت
چو زلف خود مزن برهم دل جمعی پریشان را

زلعل می پرستان را خبر نبود
چه ذوق از شربت کوثر مذاق کفر کیشان را

زدرد درد آن ساقی دل اهلی است آسوده
جز این مرهم نمی سازد درون سینه ریشان را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.