هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق به معشوق، درد فراق و جستجوی حقیقت سخن می‌گوید. او از بتان و معشوق زمینی و آسمانی یاد می‌کند و به مفاهیمی مانند قیامت، بهشت و کعبه اشاره دارد. همچنین، شاعر از بی‌قراری، بی‌خوابی و سوختن در عشق می‌گوید و در پایان، از صبا می‌خواهد تا حجاب‌های میان او و معشوق را بردارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است نیاز به دانش ادبی بیشتری داشته باشند.

شمارهٔ ۵۱

پنجه خطاست با بتان خسته دل خراب را
خاصه بتی که بشکند پنجه آفتاب را

ای به دو لعل آتشین آب حیات تشنگان
بی تو قرار کی بود تشنه دل کباب را

روز قیامت ای پری، هوش بری زآدمی
گر زبهشت روی خود برفکنی نقاب را

نیست زعشقت ای صنم خواب و خوری چو صورتم
عشق بتان حرام شد عاشق خورد و خواب را

حلقه کعبه گو بهل حاجت خویش عرضه ده
هرکه بصدق بوسه زد حلقه آن رکاب را

گرد وجودم ای صبا چند حجاب ره بود
خیز میان ما و او رفع کن این حجاب را

اهلی پیر ناتوان سوخت ز سر گرانیت
رطل گران دگر مده پیر تنک شراب را
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.