هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر با استفاده از استعارهها و کنایههای زیبا، مانند خضر، آب بقا، زهر غم، و کعبه، به توصیف عشق و وفا میپردازد و برابری شاه و گدا در برابر عشق را یادآور میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۳
ای خضر که همدم شده یی آب بقا را
زنهار بیاد آر لب تشنه ما را
زهرست غمت گر نبود وعده بوسی
بی چاشنی خون خورم این زهر بلا را
گل از تو چنان شد که به صد دیده چو شبنم
بر خواری گل گریه بود مرغ هوا را
تا کس نبرد بو زکباب دل مستان
در صحبت ما ره نبود باد صبا را
آن کعبه که از چارطرف سجده کنندش
خشتی بود از خاک درت اهل صفا را
از وادی مجنون صفتان بوی وفا جوی
کانجا که تویی نام ندانند وفا را
پیش تو شهان خاک نشین اند چو اهلی
در عشق تفاوت نبود شاه و گدا را
زنهار بیاد آر لب تشنه ما را
زهرست غمت گر نبود وعده بوسی
بی چاشنی خون خورم این زهر بلا را
گل از تو چنان شد که به صد دیده چو شبنم
بر خواری گل گریه بود مرغ هوا را
تا کس نبرد بو زکباب دل مستان
در صحبت ما ره نبود باد صبا را
آن کعبه که از چارطرف سجده کنندش
خشتی بود از خاک درت اهل صفا را
از وادی مجنون صفتان بوی وفا جوی
کانجا که تویی نام ندانند وفا را
پیش تو شهان خاک نشین اند چو اهلی
در عشق تفاوت نبود شاه و گدا را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.