۲۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۶

پس از اجل به که روشن شود نکویی ما
گر استخوان ننماید سفید رویی ما

کنون که سنگ ملامت رسید دانستم
که خالی از سببی بی سبویی ما

اگر شدیم چو مجنون فتیله موی زعشق
چراغ شوق فروزد فتیله مویی ما

تو خو و بوی که ای آهوی ختن داری
که رام ما نشوی با فرشته خویی ما

نشان پاکی دامن همین بود ای شیخ
که گریه دست ندارد ز خرقه شویی ما

ستوده ایم چو اهلی تو را به مهر ای سرو
بود که راست شود این دروغگویی ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.