هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از مولانا بیانگر عشق و شیفتگی به معشوق الهی است. شاعر از عاشقانی میگوید که مستانه به پرستش معشوق مشغولاند و زاهدان سنگدل با اعمالشان دلها را میشکنند. او اشاره میکند که همه در محبت معشوق واله و مست هستند و از صیاد (معشوق) میخواهد که اجازه دهد عاشقان پای او را ببوسند. شعر با تصاویر زیبایی مانند شمع و پروانه به توصیف عشق و فنا در معشوق میپردازد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق الهی و فنا ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۱
نقشبندی که کسان عاشق و مستند او را
گو چنین ساز بتی تا بپرستند او را
زاهدان سنگ که بر شیشه میخواره زدند
نه همان شیشه که دل نیز شکستند اورا
عالمی گر بکشد کیست که گوید که مکش
کز محبت همه کس واله و مستند اورا
شهسوارا بگذار این که ببوسم باری
پای صیدی که به فتراک تو بستند اورا
داغ عاشق منگر خوار که شد مردم چشم
مگسانی که بر آن داغ نشستند اورا
چشم صیاد تو شوخیست که صاحبنظران
با همه زیرکی از دام بجستند او را
شمع رخسار تو را سوخته یی چون اهلی
نبود زین همه پروانه که هستند اورا
گو چنین ساز بتی تا بپرستند او را
زاهدان سنگ که بر شیشه میخواره زدند
نه همان شیشه که دل نیز شکستند اورا
عالمی گر بکشد کیست که گوید که مکش
کز محبت همه کس واله و مستند اورا
شهسوارا بگذار این که ببوسم باری
پای صیدی که به فتراک تو بستند اورا
داغ عاشق منگر خوار که شد مردم چشم
مگسانی که بر آن داغ نشستند اورا
چشم صیاد تو شوخیست که صاحبنظران
با همه زیرکی از دام بجستند او را
شمع رخسار تو را سوخته یی چون اهلی
نبود زین همه پروانه که هستند اورا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.