هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل عاشقانه، از عشق و دلباختگی خود به معشوق سخن میگوید. او تأکید میکند که هیچ چیز جز معشوق در ذهنش جای ندارد و حتی حیات جاودان بدون او ارزشی ندارد. شاعر از درد فراق و ملالت دنیا بدون معشوق مینالد و خود را سگِ وفادار معشوق میخواند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و برخی اشارات نمادین (مانند شراب کوثر) است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و ادبیات کلاسیک برای نوجوانان کمسنوسال ممکن است نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۷۶
چه عقل و دانش و هوشیست بر کمال مرا
که ی برد دگر آن خط برون ز حال مرا
شراب کوثر اگر ساقیش نه دوست بود
حرام باد اگر آن می بود حلال مرا
چو خضر از آب حیات لبت نگردم سیر
اگر حیات بود صد هزار سال مرا
گمان مبر که خیال کس دگر دارم
که جز خیال تو کس نیس در خیال مرا
مرا چه حد که توام یار خویشتن خوانی
سگ توام مکش ای مه ز انفعال مرا
بهل که دود دلم در جهان بر آید سخت
که بی رخ تو گرفت از جهان ملال مرا
فلک چو اهلی از آنم بچنگ بخت نماند
که داد عشق تو صد گونه انفعال مرا
که ی برد دگر آن خط برون ز حال مرا
شراب کوثر اگر ساقیش نه دوست بود
حرام باد اگر آن می بود حلال مرا
چو خضر از آب حیات لبت نگردم سیر
اگر حیات بود صد هزار سال مرا
گمان مبر که خیال کس دگر دارم
که جز خیال تو کس نیس در خیال مرا
مرا چه حد که توام یار خویشتن خوانی
سگ توام مکش ای مه ز انفعال مرا
بهل که دود دلم در جهان بر آید سخت
که بی رخ تو گرفت از جهان ملال مرا
فلک چو اهلی از آنم بچنگ بخت نماند
که داد عشق تو صد گونه انفعال مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.