هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از بیداری از خواب بیخودی، درد عشق، و رنجهای عاشق سخن میگوید. شاعر از فراق و سوز دل مینالد و به صبر و آرامش از دسترفته اشاره میکند. همچنین، تمثیلهایی مانند شب سگ، بوی کباب، و مستی ازل برای بیان حالات روحی خود به کار میبرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند 'شب سگ' و 'سوز داغ سینه' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۸۱
کرد بیدارم ز خواب بیخودی آن آفتاب
این چنین بیداریی هرگز نبیند کس بخواب
شب سگت سوی من آمد ره مگر گم کرده بود
یا شنید از سوز داغ سینه ام بوی کباب
صبر و آرامی کز ایشان راحتم بودی نماند
نیم جانی با من است آن نیز از بهر عذاب
من نه تنها گریم از شوقت که در آب روان
صورت خویشتن چو بیند گرددش دردیده آب
گر کشی جام و بریزی جرعه یی بر بتکده
صورت چین تا قیامت همچو من ماند خراب
زحمت عاشق مده زاهد که این مست ازل
در قیامت چون گل از گل سرزند مست شراب
جز دعای آنکه گردد در دل افزون درد تو
گر تمنایی کند اهلی نگردد مستجاب
این چنین بیداریی هرگز نبیند کس بخواب
شب سگت سوی من آمد ره مگر گم کرده بود
یا شنید از سوز داغ سینه ام بوی کباب
صبر و آرامی کز ایشان راحتم بودی نماند
نیم جانی با من است آن نیز از بهر عذاب
من نه تنها گریم از شوقت که در آب روان
صورت خویشتن چو بیند گرددش دردیده آب
گر کشی جام و بریزی جرعه یی بر بتکده
صورت چین تا قیامت همچو من ماند خراب
زحمت عاشق مده زاهد که این مست ازل
در قیامت چون گل از گل سرزند مست شراب
جز دعای آنکه گردد در دل افزون درد تو
گر تمنایی کند اهلی نگردد مستجاب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.