هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و عشق شکایت می‌کند و از معشوق می‌خواهد که امشب به او توجه کند. او از شب گذشته و رنج‌هایش می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که با او همدردی کند. همچنین، به قدرت جادویی معشوق اشاره می‌کند که هوش از سر او ربوده است. در پایان، شاعر به کرامات معشوق اشاره می‌کند و از میفروش به عنوان کسی که این کرامات را دیده، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۲

از جوش گریه دارم پیشت خروش امشب
بنشین تو لیک سویم بنشان ز جوش امشب

دوش از خمار هجرت صد درد سر کشیدم
پیش آ که عرض دارم احوال دوش امشب

عمری شراب خوردی با همدمان دردی
با دردمند خود هم جامی بنوش امشب

از بهر غمزه دیشب هوش آنچنان ربودی
کاعجاز صد مسیحا نارد بهوش امشب

دوش از میان یاران سر گوشیت بمن بود
از ناز می نیاری نامم به گوش امشب

صوفی چو با تو رقصد چون خرقه را نبخشد
در پوست هم نگنجد پشمینه پوش امشب

اهلی مگو که نبود جانبخش جز مسیحا
دیدم من آن کرامت از میفروش امشب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.