هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و تسلیم در برابر معشوق است. شاعر از عشق خود می‌گوید و بیان می‌کند که در حضور معشوق، هیچ چیز دیگری لازم نیست. او از اضطراب و عذاب دوری می‌کند و به آرامش و تسلیم در برابر عشق دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات مورد استفاده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۹۳

به قتلم اینهمه خشم و عتاب حاجت نیست
چو می کشد غم عشقم شتاب حاجت نیست

تو شمع بزمی و صد خانه روشن از رویت
بهر کجا که تویی آفتاب حاجت نیست

اگر شراب نباشد تو باشی ای ساقی
بیا که صحبت ما را شراب حاجت نیست

ما که قبله حاجت شد آستانه تو
بکعبه رفتنم از هیچ باب حاجت نیست

دلا چو مرغ قفص چاره تو تسلیم است
چه میطپی بنشین اضطراب حاجت نیست

عذاب ظلمتت غم بهر آب خضر مکش
برای یکدم آب این عذاب حاجت نیست

خموش اهلی اگر توبه ات دهند از عشق
حدیث بیهده گو را جواب حاجت نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.