هوش مصنوعی: این شعر از عشق و ستایش معشوق سخن می‌گوید و زیبایی‌های او را با عناصر طبیعی و مقدس مقایسه می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که در هیچ مکانی بدون یاد معشوق ننشسته و او را بی‌نظیر می‌داند. همچنین، اشاره‌ای به ناکامی‌های عاشقانه و تقدیر دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۱

وقت طرب ایام گل و موسم کشت است
میخانه ما در همه ایام بهشت است

بی یاد تو در هیچ مقامی نه نشستم
گر گوشه محراب و گر کنج کنشت است

سر تا قدمی روشنی دیده چو خورشید
ایزد تن پاکت مگر از نور سرشتست

آدم به چنین خوبی و عیسی نفسی نیست
حقا که پری هم سخنش پیش تو زشت است

چون دوخته گردد دل صد چاک تو اهلی
چون رشته مقصود ترا چرخ نرشتست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.