هوش مصنوعی: شاعر در این متن عاشقانه، عمیقاً به عشق و وصال معشوق خود اشاره می‌کند و بیان می‌کند که بدون او، هیچ آرامش و رضایتی در زندگی ندارد. او از طعنه‌ها و سرزنش‌های دیگران بی‌اعتناست و تنها به عشق و پذیرش معشوق خود اهمیت می‌دهد. شاعر حتی حاضر است در راه این عشق بمیرد، اما بدون وصال معشوق، احساس خوشبختی نمی‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۱۲

جز از وصال تو با کس سر وصولم نیست
به جز قبول تو هیچ از جهان قبولم نیست

اگرچه بی تو به هر سر چو باد می گردم
به هیچ منزل راحت سر نزولم نیست

زدست طعن چنان سر به جیب از آن دارم
که تاب سرزنش مردم فضولم نیست

که نامه ام به تو آرد که برتر از عرشی
بغیر طایر همت کسی رسولم نیست

بجز خیال دو آهوی تو من محزون
کسی ملال گذار دل ملولم نیست

بر آن سرم که بمیرم بر آستان اهلی
چو در حریم وصالش ره دخولم نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.