۱۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۵

جان بخشی یی که با لب لعل تو ای پری است
چون چشمه حیات ز پاکیزه گوهریست

خاصیتی که جوهر حسن تو می دهد
از خوب سیرتی است نه از خوب منظری است

آن یوسفی که در سر بازار حسن تو
صد آفتاب با رخ چون ماه و مشتری است

ما زهر غم خوریم و تو می با شکر لبان
ما جان دهیم و لعل تو در ذره پروری است

دل آن پری به دست نگاری کجا دهد
نقش نگار در کف او دام دلبری است

کی آدمی به وصل پری راه می برد
دیوانه است هر که طلبکار آن پری است

ای آب خضر ظلمت اهلی ز بخت اوست
ورنی فروغ روی تو خورشید خاوری است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.