هوش مصنوعی: شاعر در این متن از جفاها و بلاهای زندگی خود شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود خوبی‌های جهان، بخت او همیشه تلخ است. او احساس می‌کند که هیچ حریف مهربانی ندارد و همدم او همیشه دلبری جفاکار است. شاعر همچنین اشاره می‌کند که مشکلات و غم‌های او بسیار زیاد است و حتی درمان دردهایش نیز دردآور است. در نهایت، او بیان می‌کند که سلامت و خوشبختی نصیب بزرگان است و درویشان همیشه مورد ملامت قرار می‌گیرند. همچنین، او اشاره می‌کند که اگر غمی از بیگانگان به مردم می‌رسد، بلا و محنت اهل خانه همیشه از نزدیکان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا، بلا، و محنت ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر سنگین و نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۳۳

زبخت بد جگرم از جفای اوریش است
بلای بخت بدم از جفای او بیش است

چه طالع است ندانم چه بخت شور است این
گه گر جهان همه نوش است بخت من نیش است

حریف من نشود هیچ مهربان هرگز
همیشه مونس من دلبری جفا کیش است

اگر چه کوه غمی پیش کوهکن آمد
هزار کوه بلا هر طرف مرا پیش است

ز خط آن لب لعلم جگر بود پاره
فغان که نیش من است آنکه مرهم ریش است

سلامت دو جهان بخش سر بلندان است
ملامت همه عالم نصیب درویش است

اگر به خلق غمی می رسد ز بیگانه
بلا و محنت اهلی همیشه از خویش است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.