هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، فنا، رندی، و حقپرستی میپردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی فرازمینی یاد میکند که همه چیز را درنوردیده و در نهایت به مجنون (نماد عاشق) میرسد. همچنین، به مفاهیمی مانند خاکساری، رهایی از تعلقات دنیوی، و ارزشهای معنوی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رندی و فنا نیاز به درک بالاتری از زندگی و عرفان دارند.
شمارهٔ ۱۳۴
شاهباز عشق سیری کرد بر بالا و پست
هر دو عالم گشت و آخر بر سر مجنون نشست
هرکه مهر سبز خطان در دل او شد عزیز
تا نرست از خاک گورش سبزه از خواری نرست
حق پرستی در سر و افسردگی در دل چه سود
جان فدای گرمی پروانه آتش پرست
رندی از شاه و گدا در کوی خوبان عیب نیست
خوش بود افتادگی و نیستی از هر که هست
چاک جیب جان چو خواهد بود از دست اجل
من بدست خویش کردم تا کشد بیگانه دست
در سر بازار هستی تا نظر می افکنم
به ز سیمین ساعدان نقدی نمی آید بدست
صد درم بر دل گشود آنکس که گفتا لب ببند
تا خدا نگشود صد در بر کسی یک در نبست
خاک اهلی شد گل از می گر گلی بر وی دمید
هر که آن گل بو کند تا حشر خواهد بود مست
هر دو عالم گشت و آخر بر سر مجنون نشست
هرکه مهر سبز خطان در دل او شد عزیز
تا نرست از خاک گورش سبزه از خواری نرست
حق پرستی در سر و افسردگی در دل چه سود
جان فدای گرمی پروانه آتش پرست
رندی از شاه و گدا در کوی خوبان عیب نیست
خوش بود افتادگی و نیستی از هر که هست
چاک جیب جان چو خواهد بود از دست اجل
من بدست خویش کردم تا کشد بیگانه دست
در سر بازار هستی تا نظر می افکنم
به ز سیمین ساعدان نقدی نمی آید بدست
صد درم بر دل گشود آنکس که گفتا لب ببند
تا خدا نگشود صد در بر کسی یک در نبست
خاک اهلی شد گل از می گر گلی بر وی دمید
هر که آن گل بو کند تا حشر خواهد بود مست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.