هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی از شور و اشتیاق عاشق به معشوق و درد فراق سخن می‌گوید. شاعر از فداکاری و از خودگذشتگی در راه عشق می‌گوید و از گریه‌ها و رنج‌هایش می‌نالد. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیم عرفانی مانند طوفان محبت و آب حیات دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'هلاک' و 'چاک شدن دل' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۴۴

گر شد سر ما خاک ره دوست چه باک است
ای خاک بر آنسر که درین راه نه خاک است

از بسکه بناخن همه دم سینه خراشم
هم خرقه و هم سینه و هم دل همه چاک است

در اشک چو طوفان من افلاک فرورفت
طوفان محبت زسمک تا به سماک است

ای خضر که بر آب حیات است ترا دست
دریاب دل تشنه ما را که هلاک است

از دامن آلوده بود شمع چنین زار
آزاده بود سرو که با دامن پاک است

بی روی تو مه صحبت عاشق فرحش نیست
سرمست تو در بزم طرب غمزده ناک است

اهلی نشد آسوده دل از طارم افلاک
آسایش مخور غم از طارم تاک است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.