هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق می‌پردازد و تأثیرات عمیق حضور او را بر جهان اطرافش بیان می‌کند. شاعر از فتنه‌انگیزی معشوق، قیامت‌گونه بودن حضور او، و نبود وفا در جهان سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به تغییر بخت و شرایط با نشستن معشوق دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند «قیامت» و «فتنه» ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۴۹

ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست
قیامت است که در روزگار ما برخاست

اگر صفا طلبی کام دل مجوی که یار
چو در کنار نشست از میان صفا برخاست

به هر چمن که چو آب روان خرامیدی
پی قیام تو سرو سهی به پا برخاست

وفا نه از تو که از هیچ کس نمی بینم
چه حالت است؟ مگر از جهان وفا برخاست

جهان بکام تو اهلی کنون شود کان سرو
نشست با تو و بخت از سر جفا برخاست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.