هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مفاهیم عرفانی، اخلاقی و فلسفی می‌پردازد. در آن از مضامینی مانند ارزش ادب و اخلاق، ناپایداری دنیا، رنج و جفا، و ارزش دعا و صبر سخن گفته شده است. همچنین، به مفاهیمی مانند وصال و هجران، و نمادهای عرفانی مانند آیینه اسکندر و جام جم اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و جفا نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.

شمارهٔ ۱۵۱

مصر شرف از حسن ادب یوسف جان یافت
دولت بعبث جان برادر نتوان یافت

داریم گمانی که ترا هست دهان لیک
کس گنج یقین را نتواند بگمان یافت

آنی که تو داری بصفت راست نیاید
آن مست می تست که کیفیت آن یافت

آن زخم جفا خورد شکاریم که از ما
بی خون جگر کس نتوانست نشان یافت

دشنام ترا قدر دعا گوی تو داند
کز تلخی دشنام تو شیرینی جان یافت

یکدم بوصال تو امانم ندهد هجر
هرگز نتواند کسی از مرگ امان یافت

آیینه اسکندر و جام جم اگر هست
اینست که اهلی ز کف پیر مغان یافت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.