هوش مصنوعی: در این متن، سعدی داستانی از جنید نقل می‌کند که در دشت صنعا سگی را دید که از شکار ناتوان شده بود. جنید با دیدن وضعیت سگ، به او بخشی از غذای خود را داد. سگ با گریه از این که نمی‌داند کدام یک از آن‌ها بهتر است، سخن گفت. سعدی از این داستان نتیجه می‌گیرد که انسان‌ها نباید خود را برتر از دیگران ببینند و باید فروتنی پیشه کنند، چرا که حتی سگ نیز ممکن است از نظر اخلاقی برتر باشد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان ادبی و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

حکایت جنید و سیرت او در تواضع

شنیدم که در دشت صنعا جنید
سگی دید بر کنده دندان صید

ز نیروی سر پنجهٔ شیر گیر
فرومانده عاجز چو روباه پیر

پس از غرم و آهو گرفتن به پی
لگد خوردی از گوسفندان حی

چو مسکین و بی طاقتش دید و ریش
بدو داد یک نیمه از زاد خویش

شنیدم که می‌گفت و خوش می‌گریست
که داند که بهتر ز ما هر دو کیست؟

به ظاهر من امروز از این بهترم
دگر تا چه راند قضا بر سرم

گرم پای ایمان نلغزد ز جای
به سر بر نهم تاج عفو خدای

وگر کسوت معرفت در برم
نماند، به بسیار از این کمترم

که سگ با همه زشت نامی چو مرد
مر او را به دوزخ نخواهند برد

ره این است سعدی که مردان راه
به عزت نکردند در خود نگاه

ازان بر ملایک شرف داشتند
که خود را به از سگ نپنداشتند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت لقمان حکیم
گوهر بعدی:حکایت زاهد و بربط زن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.