هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد و رنج عاشقانه خود میگوید و از غم و اشکهای آتشینش سخن میراند. او از سوزش درونی خود مانند شمع و تأثیر نالههایش بر دیگران یاد میکند و از بیپاسخی معشوق شکایت دارد. طبیعت نیز در این شعر بازتابی از اندوه شاعر است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای شعری ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۷۳
دی از نظر چو سرو و خرامان من گذشت
من دانم از غمش که چه بر جان من گذشت
سوزم چو شمع و بر همه این سوز روشن است
زین اشگ آتشین که بدامان من گذشت
صد دل کباب همچو من از گریه مست شد
هرجا حکایت دل بریان من گذشت
کاری نکرد ناله من هم تو رحم کن
فریاد رس که کار ز افغان من گذشت
اهلی، بجای سبزه و گل خار غم دمید
هرجا که ابر دیده گریان من گذشت
من دانم از غمش که چه بر جان من گذشت
سوزم چو شمع و بر همه این سوز روشن است
زین اشگ آتشین که بدامان من گذشت
صد دل کباب همچو من از گریه مست شد
هرجا حکایت دل بریان من گذشت
کاری نکرد ناله من هم تو رحم کن
فریاد رس که کار ز افغان من گذشت
اهلی، بجای سبزه و گل خار غم دمید
هرجا که ابر دیده گریان من گذشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.