هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوعاتی مانند عشق، ناامیدی، گذرایی دنیا و وفاداری می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق و ناکامی‌های خود سخن می‌گوید و به بی‌ثباتی دنیا اشاره می‌کند. همچنین، از وفاداری و خدمت به پیر مغان به عنوان نمادی از عرفان یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۱۷۸

کسی زکعبه کوی تو نامراد نرفت
که حلقه بر در این خانه زد؟ که شاد نرفت

به خاک پای تو کز خاک درگهت دل ما
بسنگ تفرقه چون مرغ خانه زاد نرفت

بجان دوست که هرچند مهر ورزیدم
جفا زخاطر این چرخ کج نهاد نرفت

بتخت بخت مکن تکیه گر سلیمانی
کدام تخت که آخر چو گل بباد نرفت

رهین منت پیر مغان بود اهلی
که حق خدمت او هرگزش زیاد نرفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.