هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از درد و رنج عشق سخن میگوید. شاعر از بیتوجهی معشوق شکایت دارد و عشق را با تصاویری مانند خار در گل و مرغ در آتش توصیف میکند. او عشق به معشوق را برتر از عبادت در کعبه میداند و وفاداری خود را به جهانیان اثبات میکند. در نهایت، شاعر با وجود همه رنجها، از عشق خود شادمان است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و استفاده از استعارههای عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و جدایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۸۷
گرنه بر غم عاشقان کار جهان مشوش است
خار چراست یار گل مرغ چرا در آتش است
داغ درون چو لاله ام هیچ نگه نمیکنی
این نگری که ظاهرم چهره بخون منقش است
جانب کعبه ام مخوان کعبه کجا و من کجا
قبله من که عاشقم روی بتان مهوش است
بر محک وفا زدم روی جهانیان همه
نیست بغیر جام می همنفسی که بی غش است
اهلی،از آن نفس که شد بنده کوی نیکویان
از همه غصه شادمان با همه ناخوشی خوش است
خار چراست یار گل مرغ چرا در آتش است
داغ درون چو لاله ام هیچ نگه نمیکنی
این نگری که ظاهرم چهره بخون منقش است
جانب کعبه ام مخوان کعبه کجا و من کجا
قبله من که عاشقم روی بتان مهوش است
بر محک وفا زدم روی جهانیان همه
نیست بغیر جام می همنفسی که بی غش است
اهلی،از آن نفس که شد بنده کوی نیکویان
از همه غصه شادمان با همه ناخوشی خوش است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.