هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و رنجهای ناشی از آن میگوید. او عمر خود را با موسیقی و عشق گذرانده، اما عشق او را سوزانده و بیخبر مانده است. نالههایش در همه جا پیچیده، اما گویا هیچ تاثیری نداشته. اشکهایش چنان زیاد شده که از چشمانش جاری شده و قلبش را به درد آورده. شاعر هشدار میدهد که بسیاری مانند او از آه و ناله سوختهاند و در نهایت، دلش از آتش شوق سوخته و نابود شده است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و رنجهای عاطفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است برای آنها نامناسب باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد.
شمارهٔ ۲۰۰
عمرم همه با صوت نی و چنگ بسر رفت
وز سیلی عشق آنهمه از گوش بدر رفت
من سوختم از عشق و ترا هیچ خبر نیست
وز ناله من در همه آفاق خبر رفت
این سیل سرشک آخرم از ضعف چنان کرد
کز دیده یکی قطره بصد خون جگر رفت
هش دار که بس مرغ جگر سوخته از آه
افروخت چراغ گل و بر باد سحر رفت
بر گریه اهلی چه زند خنده که مسکین
دیگ دلش از آتش شوق تو بسر رفت
وز سیلی عشق آنهمه از گوش بدر رفت
من سوختم از عشق و ترا هیچ خبر نیست
وز ناله من در همه آفاق خبر رفت
این سیل سرشک آخرم از ضعف چنان کرد
کز دیده یکی قطره بصد خون جگر رفت
هش دار که بس مرغ جگر سوخته از آه
افروخت چراغ گل و بر باد سحر رفت
بر گریه اهلی چه زند خنده که مسکین
دیگ دلش از آتش شوق تو بسر رفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.