۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۳

چون غنچه صد دل پاره شد لب ناگشودن مشکل است
با این پریشان خاطری مجموع بودن مشکل است

از غمزه چشم خوشت نتوان که دل باز آور
دل صید شاین چون شود بازش ربودن مشکل است

پیش شهیدان غمت من چون بگویم عاشقم
در زمره اهل هنر خود را ستودن مشکل است

همسایه ام گوید که کس همسایه عاشق مباد
بس کز فغانم خلق را شبها غنودن مشکل است

اهلی، تو در معنی فزا صورت بحال خود بهل
تن کاستن آسان بود جان را فزودن مشکل است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.