هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق نافرجام سخن میگوید. او از بیقراری خود بدون معشوق مینالد و تأکید میکند که هیچ چیز جای معشوق را نمیگیرد. همچنین، شاعر به موضوعاتی مانند ملامت جامعه، بیاعتنایی معشوق، و تفاوت میان عشق حقیقی و ریاکاری اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و اندوهگین است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به مفاهیم مانند 'سوختن' و 'ملامت' ممکن است نیاز به درک بیشتری از تجربیات عاطفی داشته باشد.
شمارهٔ ۲۱۲
سکون خاطر من بی تو سرو قامت نیست
چو باد یک نفسم بی تو استقامت نیست
به جرم عشق اگر من سزای سوختنم
تو خود بسوز مرا حاجت قیامت نیست
بجان دوست که گر صد هزار سرو بود
بناز و شیوه یکی چون تو سرو قامت نیست
درین خرابه که خار ملامت است همه
بجز طریق محبت ره سلامت نیست
ندانمت ز چه کیشی چه دینت آیین است
که چشم مست تو از کشتنش ندامت نیست
ز پیر میکده اهلی، طلب جوانمردی
که شیخ صومعه را هرگز این کرامت نیست
چو باد یک نفسم بی تو استقامت نیست
به جرم عشق اگر من سزای سوختنم
تو خود بسوز مرا حاجت قیامت نیست
بجان دوست که گر صد هزار سرو بود
بناز و شیوه یکی چون تو سرو قامت نیست
درین خرابه که خار ملامت است همه
بجز طریق محبت ره سلامت نیست
ندانمت ز چه کیشی چه دینت آیین است
که چشم مست تو از کشتنش ندامت نیست
ز پیر میکده اهلی، طلب جوانمردی
که شیخ صومعه را هرگز این کرامت نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.