هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، حسرت و رنج عاشق سخن میگوید. شاعر با بیانهایی مانند «دل از یاد تو خرسند توان داشت» و «بیجان تن فرسوده» به تلخیهای عشق اشاره میکند. همچنین، با استفاده از استعارههایی مانند «طوطی دلسوخته» و «لعل شکرخند»، عشق را شیرین و دردناک توصیف میکند. در نهایت، شاعر به بیوفایی معشوق و ناپایداری عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و حسرتبار است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکاررفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۲۳
گیرم که دل از یاد تو خرسند توان داشت
بی جان تن فرسوده نگه چند توان داشت
خود گوی که این طوطی دلسوخته تا چند
در حسرت آن لعل شکر خند توان داشت
با اینهمه تلخی نتوان ساخت که آخر
یکبوسه زان لب چون قند توان داشت
سودا زده چون گوش کند پند خردمند
این شیوه طمع هم ز هردمند توان داشت
ناصح همه حکمت بود این پند تو لیکن
گر هوش بود گوش برین پند توان داشت
عهد تو و سوگند تو بسیار نپاید
کافر بچه را چند بسوگند توان داشت
اهلی زهوای تو کسش باز نیارد
سیمرغ نه مرغیست که در بند توان داشت
بی جان تن فرسوده نگه چند توان داشت
خود گوی که این طوطی دلسوخته تا چند
در حسرت آن لعل شکر خند توان داشت
با اینهمه تلخی نتوان ساخت که آخر
یکبوسه زان لب چون قند توان داشت
سودا زده چون گوش کند پند خردمند
این شیوه طمع هم ز هردمند توان داشت
ناصح همه حکمت بود این پند تو لیکن
گر هوش بود گوش برین پند توان داشت
عهد تو و سوگند تو بسیار نپاید
کافر بچه را چند بسوگند توان داشت
اهلی زهوای تو کسش باز نیارد
سیمرغ نه مرغیست که در بند توان داشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.