هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تلاش‌های خود برای بیان افکار بلند و حکیمانه‌اش سخن می‌گوید و از مخالفت‌ها و دشواری‌هایی که در این راه با آن‌ها مواجه شده است، شکایت می‌کند. او تأکید می‌کند که سعادت و موفقیت به دست تقدیر و بخشش الهی است، نه به زور و قدرت. شاعر همچنین به ناتوانی انسان در برابر تقدیر و ضرورت سازگاری با آن اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تقدیر و سرنوشت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و سنگین باشد.

سر آغاز

شبی زیت فکرت همی سوختم
چراغ بلاغت می افروختم

پراگنده گویی حدیثم شنید
جز احسنت گفتن طریقی ندید

هم از خبث نوعی در آن درج کرد
که ناچار فریاد خیزد ز درد

که فکرش بلیغ است و رایش بلند
در این شیوهٔ زهد و طامات و پند

نه در خشت و کوپال و گرز گران
که آن شیوه ختم است بر دیگران

نداند که ما را سر جنگ نیست
وگر نه مجال سخن تنگ نیست

بیا تا در این شیوه چالش کنیم
سر خصم را سنگ، بالش کنیم

سعادت به بخشایش داورست
نه در چنگ و بازوی زور آورست

چو دولت نبخشد سپهر بلند
نیاید به مردانگی در کمند

نه سختی رسید از ضعیفی به مور
نه شیران به سرپنجه خوردند و زور

چو نتوان بر افلاک دست آختن
ضروری است با گردشش ساختن

گرت زندگانی نبشته‌ست دیر
نه مارت گزاید نه شمشیر و شیر

وگر در حیاتت نمانده‌ست بهر
چنانت کشد نوشدارو که زهر

نه رستم چو پایان روزی بخورد
شغاد از نهادش برآورد گرد؟
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.