هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های زندگی، عشق و رنج‌های آن می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند خوش‌نفسی، حسن، غم، رندی و زهر سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ‌کس مانند او این احساسات را درک نمی‌کند. همچنین، او به رابطه‌ی انسان با هستی و فلک اشاره می‌کند و از تلخی‌های زندگی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند غم و زهر نیاز به بلوغ فکری برای درک دارند.

شمارهٔ ۲۳۰

با خوش نفسی می خور اگر ماهوشی نیست
آواز خوشی باری اگر حسن خوشی نیست

گر روسیه از حسن تو گشتیم هم از ماست
در آینه صورتگر چین و حبشی نیست

زاد منشین در صف میخانه که اینجا
رندی است هنر کار بدستار کشی نیست

تلخ است مذاق غم و این چاشنی زهر
جز من که شناسد که چو من زهر چشی نیست

هرچند فلک کینه کش از تلخی مرگ است
هرگز بتر از زهر غمت کینه کشی نیست

از سینه صد چاک و صفای دل اهلی
پیداست که در آینه اش هیچ غشی نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.