هوش مصنوعی: شاعر در این متن عشق و ارادت خود را به معشوق بیان می‌کند و از لذت‌های عاشقانه و معنوی سخن می‌گوید. او از طلب وصال، شادی‌های عاشقی، و مستی عشق صحبت می‌کند و تأکید می‌کند که حتی اگر به وصال نرسد، مسیر عشق خودش لذت‌بخش است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌هایی به مستی و عشق دارد که درک آن‌ها به بلوغ فکری نیاز دارد.

شمارهٔ ۲۳۴

از لطف اگرچه با سگ خویشت عجب خوش است
من کیستم که با تو نشینم ادب خوش است

گر کعبه وصال تو نتوان بسعی یافت
ننشینم از طلب که درین ره طلب خوش است

گر بر تو خوش بود غم و اندوه عاشقی
ورنی بهر که هست نشاط و طرب خوش است

من منع صوفی از می و شاهد نمیکنم
با لعل یار ساغر می لب بلب خوش است

صاحب خرد خمار بلا سال و مه کشد
اهلی که مست عشق بود روز و شب خوش است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.