هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد عشق و فداکاری در راه معشوق سخن می‌گوید. او از تیغ معشوق به عنوان نماد درد و رنج یاد می‌کند و بیان می‌کند که هر کس با معشوق دوست باشد، دشمن خود است. شاعر همچنین از مستی و سرمستی ناشی از عشق می‌گوید و اشاره می‌کند که دردهای راه معشوق برای او مانند سوزن‌های مسیح است. در نهایت، او تأکید می‌کند که تنها تیغ معشوق می‌تواند فریادرس او باشد و دلش تنها به خرمن معشوق نظر دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند 'تیغ' و 'خار ره' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۴۱

خونم به جور تیغ تو در گردن خودست
هر کس با تو دوست بود دشمن خودست

مستانه سرو ناز تو ره میرود مگر
سرمست جلوه ای خرامیدن خودست

خار ره تو هر که بسوزن کشد ز پا
همچون مسیح خار رهش سوزن خودست

جز تیغ دوست کیست که فریادرس شود
ما را که کار دل همه در گردن خودست

هرگز نظر به خرمن عالم نمی کند
اهلی که خوشه چینی اش از خرمن خودست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.